ೋ اشکی که چکید... ೋ

شعر های من از اهالی

حوالی چشم های توست

وگرنه واژه ها

اینچنین اشک اشک

بر گونه های سپید دفترم

گرم نمی چکید...



هاله ی طلوع

**********

از دفتر خاطرات شبنم گرفته