ೋ واژه های بارانی ೋ

در هوای ابری

کنارم که می ایستی

باران مجالی می شود برای

بداهه نوازی گرمای دست هایت


همینقدر نزدیک باش...


می خواهم به هوای

عطر شانه هایت

به دیار واژه ها بزنم

و روی همه ی شعرها را سپید کنم.