ೋ درنگ ೋ

منشور باش!

تا در بی اعتباری نور های سپید،

رنگین کمان بسازی

نه سایه...





(شفیقه طهماسبی) از مجموعه ی پاییزان


ೋ شعرهای ماه بر دوش ೋ

غسل باران داده ام

واژه های بی خواب را

تا هنگام لمیدن، میان سریرِ لب هایت

حلال ترین تفسیرِ

شعرهای ماه بر دوشِ من باشند...




(شفیقه طهماسبی) خرداد 94

از مجوعه ی هاله ی طلوع


ೋقابِ کال...ೋ

خالی تر از فصل رویش بود

قابی که شکست تا

فریادِ فرزند جنگل باشد

در سوزِ خاطرات سوخته...





(ملهم از عکس زیر بر گرفته از مجله ی فرهنگ نو)



ೋخوابی به وسعت مرگೋ

رختخواب خاکی ام کو...

ساعت را کوک کردم به وقت محشر

بیدار خواهم شد!










ೋ بار الهی ೋ

خدایا

صبر زمین، عطایم کن!

هزاران ایّوب در دلش مدفون است و

دم نمیزند...


دلم را پذیرنده کن خدایا....