ೋ انتظار ೋ

صبا را چشم انتظارم

جاده های رفتن را

گردن بزند...


سبد سبد بوسه ی سرخ

از لاله های واژگون چیده

فرش راهش کند...


منتظر گذر نسیمی هستم

تا بوی آمدنش را

گلوبندِ دلتنگیم کند!


منتظرم

...



هاله ی طلوع

**********

به یاد روانشاد پدرم که گاهی دلتنگی ام را در خواب به مهر می نوازد...