تو
همان کوهنوردی
که در صبح فروغی سرخ
شبنم بر پیشانی طلوع پاشیدی
چارقدِ سبز، از سرِ غنچه کشیدی
تا در زایشی نو،
هاله ای نو بر ردّ گام های آسمان
بوسه زند...