ೋ قلب آبی ೋ

دلم به حال پنجره ای می سوزد

که پرده ی دلش را در هوای

سنگفرش های کوچه ای می رقصاند

که چشم هایش جز

تماشای عاشقی باد و باغچه

چیزی نمی بیند!