دمی بنشین و
رقص انگشتهایم را روی کلیدهای
سپید و سیاه پیانو تماشا کن.
این پاتیناژ خاکستری
تاوان گاز های نبلعیده ی سیب سرخی ست
مانده در گلو...
(شفیقه طهماسبی)
دلم به حال پنجره ای می سوزد
که پرده ی دلش را در هوای
سنگفرش های کوچه ای می رقصاند
که چشم هایش جز
تماشای عاشقی باد و باغچه
چیزی نمی بیند!