-
ೋشقایقೋ
پنجشنبه 20 فروردین 1394 23:31
یکی از طراحی هایم در زمینه ی ویترای
-
ೋ فنا... ೋ
چهارشنبه 19 فروردین 1394 20:44
بوی خاک را باید به خاطر سپرد... سجده ی شقایق های تشنه اثباتِ بوسه ی عشق با مرگ است.
-
ೋ شیهه ی عشق ೋ
چهارشنبه 19 فروردین 1394 14:41
سم کوبانِ هزارن اسب وحشی ست در شعرهایم وقتی زخمِ آسمان را در شفق، خونِ تصعید شده ی شقایق های بی معشوق گلگون می کند...
-
ೋ تلخ... ೋ
دوشنبه 17 فروردین 1394 07:21
جنگل سوخته جولانگاهِ شغالی ست در انتظارِ سقوط یک پرنده...
-
ೋ بی راه...! ೋ
دوشنبه 17 فروردین 1394 07:20
هزاران قلب در سینه اش می تپید توکای خسته ای که پلک هایش سایه بانِ -یک آشیانه- بود!!!
-
ೋشکست افق ೋ
یکشنبه 16 فروردین 1394 21:24
مرغ دریایی به عادت های مشروطِ پرواز خو نداشت... وقتی شکستن افق دریا نقطه ی عطف پرواز بود به عشقِ شکار یک ماهی آزاد !
-
ೋ تقویم ೋ
یکشنبه 16 فروردین 1394 12:04
چندیست تقویم روزهایم را لبخندِ همیشه بهاریِ پروانه ای خشک شده در سکوتِ یک قابِ سیاه رقم می زند... - برای پدرم- از مجموعه ی خاطرات شبنم گرفته
-
ೋ انتظار ೋ
شنبه 15 فروردین 1394 18:52
پشت به تیک تاک عقربک های چوبی پنجه از پنجه ی روز کشیده چشم بر گُرگُر آبیِ آتش دارم تا در ذهنِ سرد ترین خاطره ی "یک بیدار" حکایت خفاشانِ نمک پاشی را حک کنم که انتقام خونِ نداشته شان را از زخم های شانه ی من داغِِ داغ می گیرند!
-
ೋ قلب آبی ೋ
شنبه 15 فروردین 1394 18:41
دلم به حال پنجره ای می سوزد که پرده ی دلش را در هوای سنگفرش های کوچه ای می رقصاند که چشم هایش جز تماشای عاشقی باد و باغچه چیزی نمی بیند!
-
ೋ شمیم رویای تو ೋ
شنبه 15 فروردین 1394 11:49
جامه می درند رایحه ی گلهایی که به عطر حضورت غبطه می خورند هر شب در رویاهایم...
-
ೋ هروله ی عشق ೋ
جمعه 14 فروردین 1394 22:33
عشق هروله ی دل است بین صفا و مروه ی نگاه ها...
-
ೋدل بِدَر ೋ
پنجشنبه 13 فروردین 1394 00:11
کاش بودی تا در سرخیِِ سیزده مین غروبِ بهار، دلتنگی نحسی که هوای روزهایم را گِره زده به یک اشاره ی تو بدر می شد... - از مجموعه ی خاطرات شبنم گرفته -
-
ೋ فهمِ نگاه ೋ
دوشنبه 10 فروردین 1394 14:21
گاهی سکوت فریاد خطوط خط خورده ی دیوارهای زندان است...
-
ೋ گوی سیاه ೋ
دوشنبه 10 فروردین 1394 14:19
خواهم گذشت از زمینی که با اولین باران پاییزی عقده هایش را نم پس می دهد... باید دور شد از ازدحام سایه هایی که در عرق پیشانی صداقت ماهی صید می کنند... می ترسم کپک بزند حرمت لقمه شده میان نانی که نمکش بوی سیاست گرفته است...
-
ೋ راز همیشگی شدن ೋ
چهارشنبه 27 اسفند 1393 21:52
در این روزهای بی کسی اگر به دادم نرسی...
-
ೋ انگیزه ೋ
چهارشنبه 27 اسفند 1393 21:49
آسمان که نباشد - آه - بی واژه ترین شِکوه یِ دلِ پرنده ایست در حسرت پرواز...
-
ೋ ناجی نفس ೋ
سهشنبه 26 اسفند 1393 07:25
بلند ترین آه معطر _ زیر سایه ی ابرها _ از شکوفه های خیسی بر می خیزد که دست باطراوت باران نیز ناجیِ به بار نشستن اش نشد... از مجموعه ی خاطرات شبنم گرفته _ برای مرحوم پدرم_ ثبت شده در سایت شعرنو
-
ೋ اشک بهار ೋ
سهشنبه 26 اسفند 1393 07:17
بهارِ من گم شده است میان ترنم بی غبار بال های پروانه ای که _ قبل از پاییز _ دروازه های بی بازگشت هجرت را بر ناباوری چشم هایم گشود... باران، غربتِ چشم های بهار است... از مجموعه ی خاطرات شبنم گرفته _ برای مرحوم پدرم_ ثبت شده در سایت شعرنو
-
ೋ هفت ماه ೋ
چهارشنبه 20 اسفند 1393 23:33
-هفت بار - "آه" را بر سینه ی شب "ماه" خواهد کشید توکایی که آوازش، شکستِ شب است و پروازش، لبخندِ فلق...
-
ೋ مرگ قو ೋ
چهارشنبه 20 اسفند 1393 10:49
شعر تنها شاهد زورقِ رویاهای شکسته بود در شبی که ماه، نقره می پاشید بر تلاطمِ آرام امواج و ماهی سرخ، آخرین همنفس قوی سیاه بود هنگام مرگ !
-
ೋ قنوتِ پنجره ها ೋ
چهارشنبه 20 اسفند 1393 09:38
سالهاست پنجره ای هستم روی تن خسته ترین دیوار با پرده ای دل زده از کوچه ها... گریزان از سنگفرش هایی که شاهدِ شیدایی مرغ های عاشق بودند! پنجره ای هستم با قنوتی گشاده رو به آسمان با نگاهی به زلالی دل کبوتری که عشقِ پرواز را در سال های دور، جا گذاشته است... پی نوشت: در سرزمین دیوارها و پنجره ها... تنها شرط عقل است...
-
ೋباورِ سرخ ೋ
یکشنبه 17 اسفند 1393 19:05
روشن است چشمک های سرخِ خاکستر شهر زیر نور مشوّشِ ماه ی که، کبابِ رویاهای خام را به خوردِ زمین می دهد! تاریکی ممتد شب را باور دارم...
-
ೋ همزیستی ೋ
یکشنبه 17 اسفند 1393 12:34
دام نیست! دانه های در دستم بامِ پرشِ کبوتری ست عاشق پرواز...
-
ೋ آشیانه های سرد ೋ
شنبه 16 اسفند 1393 22:30
آمدنش بی فایده است پرنده ی مهاجری که "ماندن" نمی داند...
-
ೋ شبنم پاش ೋ
چهارشنبه 13 اسفند 1393 07:47
تو همان کوهنوردی که در صبح فروغی سرخ شبنم بر پیشانی طلوع پاشیدی چارقدِ سبز، از سرِ غنچه کشیدی تا در زایشی نو، هاله ای نو بر ردّ گام های آسمان بوسه زند...
-
ೋ آهنگ راز دل - از علیرضا قربانی ೋ
یکشنبه 10 اسفند 1393 22:25
-
ೋشطرنج زمانه خاکستری نیست! ೋ
یکشنبه 10 اسفند 1393 16:09
باید از نو بنویسم حکایت سربازان پیاده ای که بدون تاکتیک با چشم های بسته و دهانی باز شطرنج زمانه را میان خطوط کف دست هایم رژه رفتند با خنجرِ کین، پشت ام سنگر ، و انتقام قلعه های نداشته شان را با زخمی بر دوشم گرفتند... خاکستری، رنگِ من نیست! یا سپیدِ سپید یا سیاهِ سیاه!
-
ೋ یا ضامن آهو... ೋ
شنبه 9 اسفند 1393 19:25
ضامن لبخند من آهویی ست رمیده از زمین تیزپایی آسمانی که هر روز از پنجره ی امیدم به تماشای رقص گام هایش می نشینم... مشک ختن نگاهش، پادشاه عطر های دلنواز است و نفس های بیقرارش، افتخار قلبم.
-
ೋ حقیقتِ روشن ೋ
شنبه 9 اسفند 1393 11:13
در سیاهی چشمِ بی دارانِ دنیا قلم مویی بی دسته ام با دنیایی رنگ بدون بوم... در سپیدی اندیشه ی بیدارم آسمانی پر از رنگین کمان!
-
ೋ لحظه های چوبی ೋ
جمعه 8 اسفند 1393 23:02
به دیوار آویخته ام قاب شورانگیزترین کنسرتی که سکوت چشم های ما را سپیدتر از هر شعری آنگونه نواخت تا بزرگترین تراژدیِ عشق ، ترانه ای باشد بر گوشِ دیوارهای عصر سنگی...