دست مرا دوباره بگیری چه میکنی...!؟
اصغر معاذی
غسل باران داده ام
واژه های بی خواب را
تا هنگام لمیدن، میان سریرِ لب هایت
حلال ترین تفسیرِ
شعرهای ماه بر دوشِ من باشند...
(شفیقه طهماسبی) خرداد 94
از مجوعه ی هاله ی طلوع
در کنارم
هجرت را از یاد ببر
و بالهایت را کنار بگذار...
من و تو
سمت قله ی عشق را
باید با پای برهنه طی کنیم!
دلم به حال پنجره ای می سوزد
که پرده ی دلش را در هوای
سنگفرش های کوچه ای می رقصاند
که چشم هایش جز
تماشای عاشقی باد و باغچه
چیزی نمی بیند!